شراب را گفتم : تو که هوش از سرِ همه میبَری
اگر چشم های یارم را به نظاره بنشینی
حسرت غوره بودنت را هزاران بار خواهی خورد

این را هزاران بار فریاد زده ام
و میزنم که دیگر کسی به چشمانم نمی آید
" هــــــــــــر گـــــــــــــــــــز "
میدونی چی قشنگه :
اینکه یکی ماله خودته
راز دارته و بهش اعتماد داری
اینکه تمام نگفته ها نکرده هاتو میتونی باهاش بگیو بکنی
اینکه باهاش خالصانه خودت باشی
تمام حسای خوبتو باهاش قسمت کنی
باهاش خودت باشی در اوج شادی
.نبودنت هم مثـــل بودنت
عـــادت می شود عزیزم , شک نکن!!!
.
عزیزم واسه کسی دوروئی کن
که حوصله همون یه روتَم
داشته باشه...
.
عزیزم . . . . . . .
اونی که با دیدنت . . . .
" کــــف " میکنه دلستره ، نــــه مــــنِ ..!!
.
تو سراپای ادعایی عزیزم
عشقت را چشیدم طعم کشک می دهد...
.
مهربونیت منو کشته عزیزم!!!
به هیچ کس نمی تونی نه بگی...
هه...
.
باید بـهـ بعضی هاگفتــ:
گــاز نگیر عزیزم!
من فقطـ میخوام
بـهتــ مـُحبتــ کنم همین...!
.
بـــا اعصـــاب مـــن بـــازى نکـــن عزیزم
بخـــوام بـاهــات بـــازى کنــم
شهــــربـــازى میـــشى !
.
نگاهم را به خودت نگیر عزیزم !!!
به اشتباهم می نگرم !!!
.
زخم هـــــــایم را به خودتــــــ نــــگیر ...
انــــــدازه ی این حرفــــها نیستـی عزیزم ...!!!
.
دیگر استفاده نمی کنم از میم مالکیت!!!
شب بخیرعزیز "ش"
دختر و پسري با سرعت 120کيلومتر سوار بر موتور سيکلت...
پسر: نه داره خوش ميگذره!
دختر: اصلا هم خوش نمي گذره تو رو خدا خواهش ميکنم خيلي وحشتناکه!
پسر: پس بگو دوستم داری!
دختر: باشه باشه دوست دارم حالا خواهش ميکنم آروم تر!
پسر: حالا بغلم کن (دختر بغلش کرد)
پسر : مي توني کلاه ايمني منو بذاري سرت ؟ داره اذيتم مي کنه.
و ....
روزنامه هاي روز بعد: موتور سيکلتي با سرعت 120کيلومتر برساعت
به ساختمان اثابت کرد موتور سيکلت دو نفرسر نشين داشت اما تنها يک
نفر نجات يافت!
حقيقت اين بود که پسر متوجه شد موتور سيکلت ترمزش بريده اما نخواست
دختر بفهمه در عوض...
خواست براي آخرين بار از دختره بشنوه که دوستش داره
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپهای گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی چطور؟
پیشبینیاش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد
و چند روز پیش را چطور؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پینهای چتر توی
چش و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر برویم
فردا دیگر برای قدم زدن نمیآیم.
تنها برو
دخترے که خودشـو واسه" عشقـش " لوس نکنـه...
که عاشق نیسـت
باید سـر به سر عشــــقش بزاره...
گاهے گازش بگیـره .. جـاے دندوناش رو لپـش بمـونه ..
گاهـے نیشگونـش بگیـره .. سیـاه و کبـود شـه ..
گاهـے بپره بغلـشو محـکم بوسـش کنـه ..
شیرینـے رابطه و عشـق به هـمین..
شیطنـت ها و دیونه بازے هاسـت
بعضے وقت ها قربون صدقه و عزیزم و قسم و آیه ... جواب نمیده ....!
یه موقع هایے باید به عشقت بگے بابا بیشور بفهم دوست دارم دیگه
عشقت باید تو بغلت باشه
محکم تو سینه خودت فشارش بدی
تا نفسش بند بیاد
جیغ بکشه
دور خودت بچرخی و بچرخونیش
این قدر بچرخی ... این قدر بچرخونی ...
بچرخی ... بچرخونی ... بچرخی ... بچرخونی ...
تا سر هر دوتانو گیج بره پهن شید رو زمین
بعد چشماتونو ببندید
دنیا دور سرتون بچرخه ... بچرخه ... بچرخه ...
بعد خوشحال باشی که چقدر زورت زیاده که تونستی دنیا به این بزرگی رو بچرخونین






















عِشـــــــــقـــش عِــشـــــــق بود ..
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 67844
تعداد مطالب : 291
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1